کد مطلب:190884 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110
سه روز گرسنگی در سنگر
در ماه شوال سال پنجم هجرت، جنگ خندق پیش آمد. به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر رسید كه بیش از ده هزار نفر از طوایف مختلف كفار با ساز و برگ نظامی كافی، برای سركوب مسلمین به سوی مدینه می آیند. پیامبر صلی الله علیه و آله بی درنگ با اصحاب مشورت كرد. در این میان، سلمان پیشنهاد حفر خندق را نمود (یعنی در اطراف مدینه یا در خط مقدم جبهه گودال های وسیع و عمیقی كنده شود، تا دشمن نتواند از آن عبور كرده، وارد مدینه شود) . رسول اكرم صلی الله علیه و آله این پیشنهاد را پذیرفت و مسلمانان را گروه گروه كرد و كندن هر قسمت از سنگر را به طور عادلانه بین گروه ها تقسیم نمود، و شخص پیامبر صلی الله علیه و آله نیز در میان یك گروه به كندن سنگر مشغول گردید.
آنچه در این جا جلب توجه می كند، این است كه: مسلمانان بر اثر محاصره ی مدینه از سوی دشمن، به علت كمبود غذا، سخت در فشار و مضیقه افتادند.
حضرت رضا علیه السلام از پدران خود نقل می كند كه حضرت علی علیه السلام فرمود: ما در كندن سنگر همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم، ناگهان فاطمه ی زهرا علیهاالسلام آمد و پاره ای از یك نان را آورد و به پیامبر صلی الله علیه و آله داد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: این چیست؟ حضرت زهرا علیهاالسلام عرض كرد: یك قرص نان برای حسن و حسین پختم، و از آن این مقدار را برای شما آوردم .
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
اما انه اول طعام دخل فم أبیك منذ ثلاث.
[ صفحه 190]
بدان كه این مقدار نان، نخستین غذایی است كه پس از سه روز (گرسنگی) در دهان پدرت قرار می گیرد [1] .
آنچه در این جا جلب توجه می كند، این است كه: مسلمانان بر اثر محاصره ی مدینه از سوی دشمن، به علت كمبود غذا، سخت در فشار و مضیقه افتادند.
حضرت رضا علیه السلام از پدران خود نقل می كند كه حضرت علی علیه السلام فرمود: ما در كندن سنگر همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم، ناگهان فاطمه ی زهرا علیهاالسلام آمد و پاره ای از یك نان را آورد و به پیامبر صلی الله علیه و آله داد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: این چیست؟ حضرت زهرا علیهاالسلام عرض كرد: یك قرص نان برای حسن و حسین پختم، و از آن این مقدار را برای شما آوردم .
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
اما انه اول طعام دخل فم أبیك منذ ثلاث.
[ صفحه 190]
بدان كه این مقدار نان، نخستین غذایی است كه پس از سه روز (گرسنگی) در دهان پدرت قرار می گیرد [1] .
[1] عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 40، ح 123.